بدون عنوان
سلام طلای مامان امروز اصلا حالم خوب نیس یه مشکلی پیش اومده که بهم ریخته مامانت رو منو ببخش نتونستم باهات بازی کنم بابایی امروز برات شیشه سرلاک خوری خریده انشالا که بتونی خوب غذا بخوری داستان چشم گریان مرا از شب بپرس
نویسنده :
فرزانه
17:57