امیرحسامامیرحسام، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

امیر حسام

بدون عنوان

خیلی دوستت دارم جیگرمی عسلمی نانازمی نیازمی بابا ماما الو و بای بای کلماتیه که روزی هزار بار میگی خیلی بامزه شدی پنج تا دندون داری سه تا بالا دوتا پایین منو بابایی و پدر خوندتو گاز میگیری فکر کنم سحری بابایی ته گرفت!بای بای
15 مرداد 1390

بدون عنوان

سلام گل مامان اوضاع و احوالت خوبه ماشالا خیلی شیطون شدی کلی مادرجون جون رو  اذیت میکنی و من که از سر کار برمیگردم کلی غر میزنه احتمالا بذارمت مهد شاید اینطوری بهتر باشه جمعه قبل بردیمت دریا کلی با بابایی شنا کردی خیلی بهت خوش گذشت دوستت دارم
7 مرداد 1390

بدون عنوان

سلام گل مامان یه هو نگی چه مامان بی معرفتی دارم چرا وبلاگم رو  به روز نمیکرد آخه واقعا خسته میشم هنوز به شرایط و گرما عادت نکردم اکثر اوغات گرما زده ام فقط میخوام بدونی همه این سختی ها رو با لذت قبول میکنم تا تو آرامش داشته باشی این روزها ماشالا قربونش بشم دیوار راست و هم بالا میری هر روز ازت عکس میگیرم فردا صبح هم باید برم سر کار خیییییییییییییییییییییلی دوستت دددددددددددددددددارم ...
31 تير 1390

حرفهای درگوشی

سلام عسلم مامانی این روزها میره سر کار  و کمتر میتونه بیاد وبت رو به روز کنه گلم شما فعلا پیش مادر جون میمونی شاید یه چند ساعتی بذارمت مهد البته اگه هزینش زیاد گرون نشه آخه میدونی قبض گازمون اومده ٤٩٢٤٠٠تومن دست آقای احمدی نژاد درد نکنه آخه خیلی به فکر ماها که قشر متوسط جامعه ایم هست! بی خیال بابا راستی خیلی بهتر شدی ها دندونه نیشت هم در اومد الانم از گرما داری  له له میزنی ولی مامانی نمیتونیم کولر روشن کنیم به خاطر قبض برق! بهرحال بدون که روزگارمون داره چه جوری ... خیلی دوستت دارم ها فقط به خاطر شما میرم سر کار تا بتونم حداقل چیزها رو برات فراهم کنم انشاالله ...
20 تير 1390

باز هم دکتر

سلام گلم باز هم دکتر رفتیم یه عالمه قطره و شربت و... وتوصیه! دیشب تا صبح بیدار بودی بس که دماغت کیپ بود بابایی هم که قربونش بشم شبکاره و ما همیشه تنهاییم نی نی خوب شو دیگه... امروز یه حرکت جدید داشتی وقتی وسیله ها رو میگیری و بلند میشی یاد گرفتی چطور بشی شیطون بلا اول دستت رو میذاری رو زمین بعد خودت رو ول میکنی قربونت بشه مامان دوستت دارم یه دنیا
14 تير 1390

امیر کلافه

سلام گل مامان الان که خوابیدی خیلی دلم برات تنگیده بابایی شب کاره و من و شما تنهاییم نمیدونم چرا اینقدر کلافه ای و دوس نداری چیزی بخوری همش وسیله های خونه رو میگیری و بلند میشی بعضی وقتها هم دستاتو ول میکنی و با کله میخوری زمین و... تو خونه خیلی کلافه ای دوس داری بری بیرون یه دنیا دوستت دارم
11 تير 1390

یه چیزی مثل برفک

سلام امیر مامان باز هم درگیر بودی ایندفعه با تب دیشب شدید تب کردی و دهنت هم زخمهای سفیدی مثل برفک زده امروز بردیمت دکتر وگفت ویروسیه جیگرم زودی خوب شودیگه آخه دوس ندارم بی حال ببینمت
10 تير 1390

تب

سلام طلام امروز اصلا حالت خوب نبود وغروب تب کردی بهت قطره دادم امیدوارم به خاطر دندون درآوردنت باشه امروز بعداز ظهر مهمان داشتیم شما خسته شدی و بابایی داره شما رو میخوابونه امیرم هنوزم استرس تصمیم گیری در مورد خونه رو دارم تو رو خدا مریض نشو آخه مامانی دست تنهاس دوستت دارم
8 تير 1390

مسکن مهر

سلام قشنگ مامان خدا روشکر حالت بهتر شده  و از اسهال خبری نیست امروز من شما و بابایی رفتیم دنبال مسکن مهر ولی خورد تو سرخوشیمون آخه افتضاح بود ١١٢ واحد!مثل یه اردوگاه اینه فرق زندگی ما با اعیان و اشراف که ... بی خیال حرفایی که تو دلم جا مونده! خیلی دوس داشتم خودمون خونه داشتیم و شما یه اتاق داشتی و من اتاقت رو اونجوری که همیشه تو دلم بود تزیین میکردم میدونم این اتفاق کی میافته ولی مامانی الان خیلی ناراحته ...
7 تير 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیر حسام می باشد